کد مطلب:149310 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:154

راه چاره
حال چكار كنیم كه خودمان ارزش پیدا كنیم، به صورت یك ملت با ارزش در آییم، به صورت یك ملت معتبر و با آبرو در آییم؟ جواب این سؤال را قرآن مجید داده است: «كنتم خیر امة اخرجت للناس» شما بهترین امتها و ملتها هستید، شما با ارزشترین امتها و ملتها هستید، اما با یك شرط: «تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر» [1] می خواهی به خودت ارزش بدهی؟ می خواهی در نزد پیغمبر خدا ارزش پیدا كنی؟ با عمل كردن به این اصل در نزد خدا و پیغمبر ارزش پیدا كن. اگر می خواهی در نزد ملل جهان ارزش پیدا كنی كه هم بلوك شرق روی تو حساب كند و هم بلوك غرب، سرنوشت تو را او در اختیار نگیرد و او برای تو تصمیم نگیرد، امر به معروف و نهی از منكر داشته باش، همبستگی و همدردی داشته باش، اخوت و برادری اسلامی را زنده كن، از بی خبری پرهیز كن، از ضعف پرهیز كن، از لاابالیگری پرهیز كن. این برنامه های بی خبری و لاابالیگری برای چیست؟ برنامه ی بی خبری برای این است كه آگاه نباشی، نفهمی، ندانی و برنامه ی لاابالیگری برای این است كه ضعیف باشی، قدرت نداشته باشی.


ما بنشینیم اینجا و بگوییم عنصر امر به معروف و نهی از منكر در نهضت حسینی؛ یك عامل بزرگ كه حسین علیه السلام را به حركت واداشت، او را از جا تكان داد، امر به معروف بود؛ حسین بن علی به امر به معروف و نهی از منكر ارزش داد؛ اسلام برای امر به معروف و نهی از منكر ارزش درجه ی اول قائل است، یعنی آن را یكی از اركان تعلیمات خودش می داند، اگر این ركن نباشد سایر تعلیمات نمی توانند كار كنند؛ اینها درست، ولی ما چكار كنیم؟ آیا ما دائم از گذشته صحبت كنیم؟ یا گذشته برای آینده است؟ آینده و گذشته را باید به یكدیگر مربوط و متصل كرد. از نهضت حسینی در همین زمینه باید استفاده كرد، مردم را آگاه نمود. ببینید چه می كنند؟ چگونه تبلیغ می كنند؟ چگونه كتاب می نویسند و چگونه باید بنویسند؟ درباره ی چه مسائلی باید فكر كنند و درباره ی چه مسائلی حساسیت دارند؟ ببینیم علی بن ابیطالب علیه السلام، حسین بن علی علیه السلام روی چه مسائلی حساسیت داشتند، ما هم روی همان مسائل حساسیت نشان دهیم. چرا آنها روی مسائلی حساسیت نشان می دهند و ما روی مسائل دیگر؟ از اینجا باید استفاده كنید كه پولهایمان را چگونه خرج كنیم. آیا ما رشدی در این زمینه داریم، می فهمیم اتفاقی كه در راه خدا به خیال خودمان می كنیم چه انفاقی است؟ به خدا قسم من می ترسم زیانی كه ما از راه امر به معروف و نهی از منكر جاهلانه كرده ایم یا صدمه هایی كه از این راه به اسلام زده ایم، از زیان ترك امر به معروف و نهی از منكرمان بیشتر باشد.

من نمی دانم اگر ضرر و منفعت مجموع كتابهای اسلامی را كه ما منتشر می كنیم پای همدیگر حساب كنیم، فایده اش بیشتر است، یا ضررش. همچنین الآن نمی توانم به طور دقیق بگویم كه اگر پولهایی را كه در راه اسلام و حتی به قصد قربت خرج می كنیم پای هم حساب كنیم، آیا منفعتشان برای اسلام بیشتر است یا ضررشان. چون قرآن صریحا می گوید انفاق دو گونه است، و در مورد یك نوع آن می گوید: «مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله كمثل حبة انبتت سبع سنابل فی كل سنبلة مأة حبة». یك نوع انفاق را می گوید مثلش مثل گندمی است كه در زمین مساعدی كاشته شود، هفت خوشه در آورد هر خوشه ای صد دانه باشد و حتی از این هم بیشتر: «و الله یضاعف لمن یشاء» [2] . یعنی برخورد انفاقهای در راه خدا اینقدر خیر و بركت دارد. اما یك انفاق دیگر هم مثال


می زند: «كمثل ریح فیها صر اصابت حرث قوم ظلموا انفسهم» [3] این انفاق مثل یك باد سموم خطرناكی است كه وقتی به یك كشتزار آماده می رسد آن را خراب می كند، یعنی آنچه را هم كه به وجود آمده است از بین می برد.


[1] تحف العقول، ص 356.

[2] بقره / 261

[3] آل عمران / 117.